او می‌کشد قلاب را

ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را

 

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را

 

هر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

 

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند استاده‌ام نُشاب را

 

مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

 

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را

 

امروز حالی غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

 

گر بی‌وفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی

کان کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

 

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را

 

«سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را

 

تصنیف قلاب: همایون شجریان، سهراب پور ناظری

 

نُشاب: تیرها

غرقاب: گرداب

یرغو: استنطاق

قاآن: پادشاه بزرگ

اعدا: دشمن دین و دولت

احباب: حبیب

بواب: نگهبان در

 

 


منتشر شده

در

,

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

4 پاسخ به “او می‌کشد قلاب را”

  1. علیرضا نیم‌رخ
    علیرضا

    شعر حضرت سعدی ،صدای جناب همایون ، موسیقی جناب پور ناظری،چه قدر لذت بخش است این ترکیب هنری ، ایران من ، عجیب اشک از دیده جاری می کنه… حال خوشی دارم.یکشنبه ۲۰ مرداد ماه ۱۳۹۸

    1. علی نیم‌رخ

      انصافا ترکیب بی نظیریه
      امیدوارم همیشه حال خوشی داشته باشین

  2. ماکان ترک زبان نیم‌رخ
    ماکان ترک زبان

    ای بی بصر، من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را…

    چقدر این مصرع عالی و پر از احساس بود.
    هرچقدر از محشر بودن حضرت سعدی بگیم کم گفتیم.

    در شعر، سه تن پیمبرانند
    قولیست که جملگی بر آمدند…
    هرچند که لا نَبیُّ بَعْدی
    فردوسی و انوری و سعدی

    1. علی نیم‌رخ

      بسیار عالی
      بله جناب سعدی بی نظیرند
      ممنون از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *