برچسب: مادر
-
داستان کوتاه:اندر احوالات پیران
اندر احوالات پیران، هزاران داستان نهفته و هزاران آشکار است. از انواع دردهای جسمی گرفته تا هر آنچه که بر روح پیران می نشیند. یکی دیدم قدح عشق به دست در راهروی بیمارستان مهر نثار همسن و سالان خود و جماعت می کرد، دیگری دیدم در سکوت و در خود فرو رفته. چون رسم نامعلوم…
-
بوی نان سنگک
اول صبحی بوی نان سنگک خانه را برداشته است، ساعت هفت و نیم صبح است و مادر از اینکه همهی بچهها جمعاند خوشحال است. دلشاش نمیآید بچهها را از خواب بیدار کند اما بوی سنگک و خِش خِش وسایل داخل آشپزخانه هر کسی را که در خواب باشد بیدار میکند. تلویزیون را روشن کرده و…