برچسب: دا
-
داستان کوتاه: دوستی با قد کوتاه و ابروهای پرپشت
یک دیس برنج میگذارد روی قلمکار که حاشیههای ریش دارد، پیاز و یک بشقاب گرد قورمه سبزی، که شاید برای چهار روز پیش باشد و هر چه مانده است بیشتر خوشمزه تر شده است. او از یک طرف دیس شروع میکند و من از طرف دیگر. داماهی محله خاموشان را میخواند، او به یک دوست…