-
داستان کوتاه: آهوی وحشی
داستان کوتاه: آهوی وحشی برگرفته از آهنگی است به همین نام از فرامرز اصلانی با شعری از جناب حافظ. گیتاری به دست گوشه پیادهرو شلوغ نشسته بود. گیتار را چون نوزاد دلبندش به آغوش کشیده و می خواند که: الا ای آهوی وحشی، کجایی؟ مرا با توست چندی آشنایی، این را می خواند و تارهای…
-
مجموعه داستانهای کوتاه از اکرم عثمان
در این پست معرفی از کتاب آن بالا و این پایین، گزیده ای از مجموعه داستانهای کوتاه از اکرم عثمان نویسنده فقید افغان را خواهید خواند که براستی قلمی گیرا و دلنشین دارد و با زبان شیرین فارسی دَری قلم خود را به نگاشتن درآورده است. اکرم عثمان نویسنده ای است همزبان از دیار افغانستان…
-
فیلم رفتن
در زیر معرفی از فیلم رفتن (Parting) یا جدایی به کارگردانی نوید محمودی کارگردان افغان است که در سال 1395 ساخته شده است را خواهید خواند. این فیلم نماینده سینمای افغانستان در هشتاد و نهمین جشنواره فیلم اسکار بوده است. از دیگر ساخته های مرتبط با این کارگردان میتوان به فیلم چند متر مکعب عشق …
-
داستان کوتاه:ساحل ماسهای
ساحل ماسهای کنار بندر، در حال هضم کردن گرمای روز است. آفتاب, چنانی نیست که سوزانده شوی و چنان هم نه، که گرمایش را روی پشتت حس نکنی. خورشید پر کشیده و رفته آنطرف دریا نشسته و نیمش را زیر دریا مخفی کرده است. ابرها هم چون برادران خورشید، آن بالا میپایندش که کجا میرود…
-
داستان کوتاه:کارزار عشق
نوشته بودند چون به کارزار عشق افتادی، پای محکم کن و دست از ستون آسمان بگیر. بی درنگ بالا را نگاه کن و عریضه را برای آن بالایی بنویس. روی دیوار نوشته بود عریضه بسیار است و عریضه نویس بسیار تر. آنکه درد دوا کند کجاست؟ روی دیوار نوشته بود و او می خواندشان. سریع…
-
کُوگ تاراز
گاهی اشعاری هستند که صدای نا گفته خود را با کوه و طبیعت در میان می گذارند. ترانه کُوگ تاراز(کبک تاراز) از علاء الدین بختیاری (مسعود بختیاری) و به گمانم با شعری از خود خواننده، یکی از این دست ترانه هاست. نوایی که غم درون خود را از دامنه های کوه تاراز با یک کبک…
-
داستان کوتاه:مسافر
اگر از دریچه گوگل با کلید واژه مسافر به اینجا رسیده اید قابل ذکر است که نوشته زیر با عنوان داستان کوتاه:مسافر. تنها و تنها یک داستان کوتاه است از یک سفر هوایی مسافر آن روز هم مسافر است. کف دستان خود را میبیند که هیچ درشان مشخص نیست. به گمانش مادر بود که گفته…
-
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم آوار پریشانی ست ، رو ســوی چه بگریزیم؟ هنگامه ی حیرانی ست، خود را به که بسپاریم؟ تشویش هزار ” آیا”، وسواس هزار “اما” کوریم و نمیبینیم ، ورنه همه بیماریم دوران شکوه بـــاغ از خاطرمان رفتــه ست امروز…
-
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست شب تار است و ره وادی ایمن در پیش آتش طور کجا موعد دیدار کجاست هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویید که هشیار کجاست آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکتهها هست…
-
داستان کوتاه: سبزی فروش
داستان کوتاه سبزی فروش، حکایت پیرمرد خوش خُلقی است که در کوچه پس کوچه های جنوب شهر تهران سبزی را با لبخند به زندگیها هدیه میداد. پس اگر از دریچه گوگل با کلید واژه سبزی یا سبزی فروش به اینجا رسیده اید، قابل ذکر است که داستان کوتاهی از شرح فروش سبزی در یکی از…
-
امر ذاتی قابل تعلیل نمیباشد
برای بعضی امور بهانه آوردن و عیب جویی کردن، امری است بس باطل. در این باب که یک امر ذاتی قابل تعلیل نمی باشد. چنان که می دانید، مثال واضح آن خوردن و آشامیدن است و در این باب نمی توان اینگونه سخن گفت که چرا آب می خوریم یا چرا غذا میخوریم. در همین…
-
داستان کوتاه: مرد راه
همانطور که در عنوان آمده است در اینجا جز یک داستان کوتاه که ناماش مرد راه است چیز دیگری را نخواهید خواند. و اگر از دریچه گوگل به اینجا رسیده اید به عرض مبارک همی باید برسانم که در اینجا وصفی در باب عوالم کوه رفتن، وعده کردن و جزئیات همراهش را درهم و برهم…