1. فهرست
  • پسر بچه شهرستانی و تهران

    داستان پسر بچه شهرستانی و تهران ادامه داستان من یک شهرستانی ام است که اگر دوست دارید می توانید از اینجا آن را بخوانید. هر روز صبح حوالی ساعت ۶ از خواب بیدار می شدیم. در تمام عمرم آدم سحرخیزی بوده ام و هستم. حال و هوای صبح را با هیچ چیز عوض نمی کنم. […]

  • صبحِ پاک

    اینجا فقط یک تصویرسازی ذهنی از یک صبح پاک در روستا را خواهید خواند. پس اگر به دنبال یک شرکت به همین نام هستید به اشتباه به اینجا امده اید. صدای یک فوج از گنجشک هایی که روی درخت سپیدار نشسته اند می اید. جیک و جیک. صدا های درهمی که نشان از این است […]

  • بازی شادی سرگرمی

    اگر از کسانی که تا حالا سوار مترو شدن بپرسید که این جمله رو شنیدن؟ قطعا جواب شما بله خواهد بود. بازی شادی سرگرمی دیالوگی است که دستفروشان مترو هر کدام با آوای خاص خود آن را فریاد میزنند. معمولا فروشنده ها، میزبان و ما مسافران، مهمان هستیم. اما من نمی خواهم از این قشر […]

  • مهربان دوست

    آخر های زمستان بود. همیشه در آن حوالی، در آن نقطه می توانستم او را ببینم. از دور دست ها، از کوه های مقابل. او یک مهربان دوست است. در گذر گاه بود. گویی نگهبانی است که هیچ گاه پست خود را تحویل نخواهد داد. شاخ و برگ هایش داشت برای بهار آماده می شد. […]

  • داستان پیرمرد و جوان

    داستان پیرمرد و جوان در مورد اتفاقی است که سال ها پیش در خیابان ولیعصر دیدم و تا مدت ها به این فکر می کردم که سرگذشت آن جوان چه خواهد شد؟ پیرمردی بود در حدود ۶۰ تا ۷۰ ساله با ظاهری مرتب‌.  پیراهن چهارخانه ای با آستین های کواتاه به تن داشت. کفش های […]

  • “داستان کوتاه “من شهرستانی ام

    این روزها تصمیم گرفته ام بخشی به نام داستان کوتاه در بلاگ اضافه کنم. و اگر عمر مرا اجازه دهد آن را ادامه خواهم داد. این اولین بار است که به تهران می آیم. یعنی اولین بار است که از شهر و دیار خود بیرون افتاده ام. اخرهای خرداد بود شاید کلاس سوم یا چهارم […]

  • سالن های بی انتها

    اگر به وقت خود اهمیت می دهید.اگر مطالبی که بارعلمی ندارند دنبال نمی کنید و هزاران اگر های دیگر.خلاصه اینکه این متن چیزی جز یک ترشح ذهنی نیست. لطفا سالن های بی انتها رو نخونید. سال های سال است که مترو عضو لاینفک زندگی تهرانی ها شده است البته انها که چون من وسیله ی […]

  • دیوانه ی عاقل

    داشت روی میز را تمیز می کرد. بی انکه نگاهی به اطراف کند در خود بود. دستمال بر دست، گویی تمام حواسش در ان میز شیشه ای بود.اما اینگونه نبود. در فکر یک دیوانه ی عاقل بود. هزاران فکر، در یک لحظه از میان پیشانی اش در گذار بود.  با هر دستمالی که بر هر […]

  • زنده باد ایران و زردآلو

    چرا باید گفت زنده‌باد ایران و زردآلو،خدمتتان عرض خواهم کرد. تاحالا به این نکته توجه کردیم که محیط در خرید اجناس بی تأثیر نیست. دیروز درحالی‌که داشتم به خانه برمی‌گشتم در این فکر بودم که آیا ویتامین‌ها می تونند بر نگرش و فکر آدم تأثیر گذار باشن. به همین دلیل به‌ صورت کاملاً جو زده به دنبال یک مرکز خرید درست و درمون می‌گشتم تا منبع انرژی را پیدا کنم. راستی با تورم سال ۹۷ حالتون چطوره. باری در این حال و هوا بودم که چه  چیز بخرم تا برای جذب  ویتامین مؤثر واقع بشود که، میوه رو […]

  • یکی از بهترین دره های ایران

     یکی از بهترین دره های ایران، دره ای در استان لرستان در میان کوه های بکر و دست نخورده است . در میان انبوهی از گیاه، سنگ، صخره ، سکوت و رودی که از میان دره مدام در حال تلاطم است.تلاطمی از نوع زیبایی. تلاطمی که با خود جریان زندگی دارد. آب بالا و پایین […]

  • شازده حمام

    شازده حمام نام کتابی است نوشته دکتر حسین پاپلی یزدی یکی از جغرافی دانان برجسته کشور. دلیل نام گذاری کتاب به شازده حمام این است که پاپلی در عنفوان کودکی توسط پدرش به حمامی عمومی برده می شده و در آنجا چون زیاد تحویلش می گرفتند به مصداق بارز یک شازده بوده است که متاسفانه […]

پادکست داستان های حوالی زاگرس