چرا با دوچرخه، به محل کار خود می‌روم

دوچرخه

این نوشته برای آن دسته از دوستانی نوشته شده است که محل کار و منزل آنها، فاصله ای بیش از ده کیلومتر نداشته باشد و قصد دارند از معایب و محاسن با دوچرخه به محل کار رفتن، اطلاعاتی کسب کنند.

اوایل که با اتوبوس و مترو سر کار میرفتم، می بایست زمان های تاخیر وسایل(شاید هم وسائط به معنی مستعمل) نقلیه را بجان می خریدم، اما چند سالی است که مسیر حدودا هفت، هشت کیلومتری خانه تا محل کار را، با دوچرخه طی می کنم.

اگر تصوری از هفت کیلومتر ندارید، از میدان راهن، در مسیر خیابان ولیعصر تا ابتدای خیابان تخت طاووس، حدودا هفت کیلومتر است، جناب گوگل که اینطور می گویند

فاصله راهن تا ابتدای تخت طاووس

اینکه چطور دوچرخه را انتخاب کردم، قصه ای به شرح زیر دارد:

خوب بیاد دارم، با یک حساب سر انگشتی به این رسیدم که، موتور و موتور سیکلت، علی القاعده به ماجراها، خطرات و موتورگیری در تهران نمی ارزد. اتوبوس هم که معمولا شلوغ است و یا تاخیر دارد. مترو هم که درست است ترافیک و تاخیر کمتری دارد، اما مسیر را دو برابر می کند. از شما چه پنهان چند باری هم که به پیاده طی مسیر کردم، چیزی حدود یک ساعت در راه بودم و خب عطایش را به لقایش بخشیدم و دوچرخه دست دومی برای خودم روبراه کردم.

اگر هوس خرید دوچرخه کردید این نکات را در سر داشته باشد

اول

اینکه اگر هوس خرید کردید، سعی کنید در اواخر تابستان یا در پاییز و زمستان باشد، چرا که در تابستان و بهار دوچرخه بسیار گران تر از فصل های دیگر است.

دوم

اینکه، در قید و بند اینکه ترمزش دیسکی باشد یا لقمه ای، زینش سیاه باشد یا سفید و اینطور موارد نباشید، ایناها همه قابل تعویض هستند.بیشتر از همه در قید خوش رکابی و سالم بودن قطعات دوچرخه باشید. مِن باب اینکه ترمز دیسکی بهتر است یا ترمز لقمه ای، نظرهای فراوان وجود دارد، اما اگر چون من، میانه قیمت، بلکم، وسط رو به پایین را دنبال می کنید، دوچرخه با ترمز دیسکی، خیلی خوب از آب در نمی آید و دیسک ترمز مدام اذیت خواهد کرد. اما خب لقمه ای را به هر نحوی شده، می شود روبراه کرد. اما در مدل های گران قیمت، ترمز هیدرولیکی دیسکی بواقع مقبول تر است.

سوم

قبل از خرید دوچرخه به فکر جای نگهداری آن باشید، اینجانب در امر نگهداری دوچرخه کوتاهی کرده و دزد محترم و بعید می دانم محترمه، دوچرخه ام را در پارکینگ شرکت محل کارم، برای خودبه یادگار بردند، که هیچ شکایتی نیست. چرا که ماهیت دزد، دزدی است و این ما هستیم که می بایست مال خود را سفت بچسبیم که دزدان محترم و شاید محترمه، هوس هاپولی کردن آن، به سرشان نزند. پس، قبل از خرید به فکر قفل و بست درست و درمان باشید. بنده در این باب، در دوچرخه ی جدید، از زنجیر و قفل کتابی استفاده می کنم.

نکته

اگر بواسطه وجود دوربین های مدار بسته در محل، دوچرخه خود را به امان خدا رها می کنید، باید به این نکته توجه تمام و کمال داشته باشید که اگر عکس دزد محترم، با کیفیت Full HD در دستان شما باشد، هیچ کاری از شما بر نخواهد آمد جز اینکه، تصویر دزد محترم را در آرشیور عکس های خانوادگیتان نگهداری کرده، و او را چون دیگر افراد خانواده، دوست بدارید.

در زیر، عکس دوچرخه فقید اینجانب را می بینید که اگر بدیدی او را، برسان سلام ما را، و به قول استاد شفیعی کدکنی

سفرت به خیر !‌ اما تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را!

جناب دوچرخه
دوچرخه فقید

خب اما دوچرخه سواری!

بسیار باید آموخت در امر دوچرخه سواری در تهران

از آنجا که تهران شهری است برای همه، که این شعار را شهرداری برای تهران انتخاب نموده است و در اینجا، ما اصلا کاری با آن نداریم و موضوع بحث این است که از آنجا که تهران شهری است در دامنه کوه، و دارای شیب فراوان، دوچرخه سواری در این شهر، بواقع سخت تر از شهرهای تخت، چون اصفهان، یزد و رشت است. پس این امر مستلزم پاهای نه چندان قوی اما با صبر و حوصله ای است که در واقع پس از مدتی دوچرخه سواری با آن کنار خواهید آمد.

محاسن دوچرخه 

 1. دور زدن ترافیک سنگین

هر جا ترافیک باشد، شما آن را در نظر نگیرید، چرا که به راحتی از کناره ها رد خواهید شد، مگر اینکه صحرای قیامت به پا شده باشد،  و  منظورم از صحرای قیامت، مکانی برای جولان موتوری هاست که به صغیر و کبیر رحم نمی کنند. در دوچرخه سواری مراقب دو قِسم باشید، یکی وانتی ها بخصوص نیسان آبی و دیگری موتوری ها.

2. شادابی و نشاط از دوچرخه سواری

نشاط بدست آمده از دوچرخه سواری، بواقع برای خود من، یکی از المان های اساسی است. روزهایی بوده است که حوصله هیچ کاری را نداشته و همینطور الکی حال نداشته ام، احتمالا این داستان، برای خیلی از ما پیش آمده، اما بعد از رکاب زدن و رسیدن به محل کار، دیگر آن کسالت را نداشته ام و کاملا سر حال آمده ام.

3. سرعت و قابل دسترس بودن در تمام مکان ها

تصور بفرمایید که می خواهید از خیابان محل اقامت تا مثلا چهار خیابان آنورتر بروید. این مسافت نه آنچنان زیاد است که صرف کند که ماشین را از پارکینگ درآورید و بشود با خودرو رفت و نه چنان که پیاده راه افتاد و رفت، درست حدس زدید، دوچرخه برای اینجور موقعیت ها بسیار عالی است.

خب اما معایب

به شخصه عیبی در دوچرخه سواری نمی بینم جز، تعریق پس از رکاب زدن، بدلیل اینکه بنده با دوچرخه به محل کار می روم این مسئله بسیار مهم خواهد بود تا از آراستگی ظاهری نیز برخوردار باشم، حالا نه اینکه بدون دوچرخه خیلی خوشتیپ می بودم نه، اما خب بطور نسبی خدمتتان عرض می کنم

برای حل این مشکل، بدلیل اینکه در محل کار امکان دوش گرفتن وجود ندارد، اویل هر هفته با خود لباس به محل کار می برم و بعد از رسیدن به آنجا لباس های دوچرخه سواری ام را تعویض می کنم و از عطرها و اسپرهای مجاز، در سطح کشور استفاده نموده تا بوهای نامطبوع را از خود دور کنم.

اگر آدمی هستید که خیلی به آراستگی و این دست مسائل، حساسیت ویژه دارید، دوچرخه، گزینه مناسبی برای شما نخوهد بود.

تکراری شدن مسیرهای هر روز

یکی از مشکلاتی که بعد از دوچرخه سواری در یک مسیر هر روزه، امکان به وقوع پیوستن دارد، خسته شدن از مسیر است. من برای رفع این مشکل، هر یک ماه یکبار، مسیر دورتری انتخاب می کنم که معمولا با موارد جدیدتری آشنا شده و مسیرهای جدید نیز مورد بررسی قرار می گیرند.

پی نوشت: دو روز پس از درج این نوشته در بلاگ، موتور سوار نامحترمی که خیابان را معکوس بالا می آمد، زیر دوچرخه ام زد و لنگ های محترم هر یک به سمتی رفتند. خداوند یار بود و اتفاق خاصی جز چند خراش و شکستن چند نواحی از دوچرخه بیشتر رخ نداد.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *